کَلcalvusواژههای مصوب فرهنگستانکومهایبارایی که در آن چند برجستگی در جهت فوقانی وجود دارد و بهتدریج شکل کومهای خود را از دست میدهد
کلبوشلغتنامه دهخداکلبوش . [ ] (ع اِ) نوعی شب کلاه ماهوتی . نوعی شب کلاه سفید یا سرخ که گرداگرد آن را دستار پیچیده باشند. گالابوش . کلاه بی لبه ٔ مردم تونس که برنگ سرخ است . (از دزی ج 2 ص 482).
کلبیلغتنامه دهخداکلبی . [ ک َ با ] (ع ص ، اِ) ج ِ کَلِب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). و رجوع به کلب شود.