دریابَری راهبردیstrategic sealiftواژههای مصوب فرهنگستانبهکارگیری شناورهای اقیانوسپیمای حمل تجهیزات و مواد نظامی در پشتیبانی از نیروهای نظامی کشور و نیروهای ترابری راهبردی
نیروهای دریابَری راهبردیstrategic sealift forcesواژههای مصوب فرهنگستاننیروهای دریابَری، مرکب از ناوها و سامانههای جابهجایی و تحویل بار و کارکنان آنها
زلبلغتنامه دهخدازلب . [ زَ ل َ ] (ع مص ) چسبیدن بچه به مادر خود و جدا نگردیدن از وی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
زلیبلغتنامه دهخدازلیب . [ زَ ] (اِ) زلیبا : آردی روغن و حلوای برنجی و زلیب مرد کاری ، چوبه چنگال زنی اول بار.بسحاق اطعمه (از نظام قاری ).رجوع به ماده ٔ بعد شود.
چهرهcelebrityواژههای مصوب فرهنگستانافراد سرشناس و محبوب در حوزههای فرهنگی و هنری و ورزشی و سیاسی و جز آن