chaserدیکشنری انگلیسی به فارسیچسر، دنبال کننده، تعقیب کننده، تعاقب کننده، عشقبیاز، مشروبی که بدرقه نوشابه ای باشد
رهگیر توفانstorm chaserواژههای مصوب فرهنگستانفردی که با وسیلۀ نقلیۀ توفانهای همرَفتی شدید را برای تفریح یا پژوهش علمی رهگیری میکند
گرفتجوeclipse chaserواژههای مصوب فرهنگستانمنجمی حرفهای یا غیرحرفهای که برای رصد و ثبت گرفتها به مناطق مختلف دنیا سفر میکند
chasersدیکشنری انگلیسی به فارسیتراشه ها، دنبال کننده، تعقیب کننده، تعاقب کننده، عشقبیاز، مشروبی که بدرقه نوشابه ای باشد
رهگیر توفانstorm chaserواژههای مصوب فرهنگستانفردی که با وسیلۀ نقلیۀ توفانهای همرَفتی شدید را برای تفریح یا پژوهش علمی رهگیری میکند
chasersدیکشنری انگلیسی به فارسیتراشه ها، دنبال کننده، تعقیب کننده، تعاقب کننده، عشقبیاز، مشروبی که بدرقه نوشابه ای باشد