چاودار، جویدن، بادندان خرد وپاره کردن
چوپان
hawed، دست چپ رفتن، به دست چپ رفتن، من من کردن، دست چپ بردن
خُل، دیوانه
شوید
auto-, unstudied, automatic, self-
بی نظیر