cipherدیکشنری انگلیسی به فارسیرمز، حروف یا مهر رمزی، عدد صفر، صدر، سری کردن، حساب کردن، صفر گذاردن، برمز دراوردن
hyperدیکشنری انگلیسی به فارسیفوق العاده، بیش از حد، برفراز، روی، اضافه، بالای، بحد افراط، خارج از حد عادی، مافوق، ماوراء