حد پسین تاریخگذاری،حد پسینterminus post quem, TPQواژههای مصوب فرهنگستاننوعی گاهنگاری نسبی که در آن قدمت شیء تاریخگذاریشده در یک لایه نشانگر آن است که لایههای زبرین قدمت کمتری از آن شیء دارند
حد پیشین تاریخگذاری،حد پیشینterminus ante quem, TAQواژههای مصوب فرهنگستاننوعی گاهنگاری نسبی که در آن قدمت اثر تاریخگذاریشده در یک لایه نشانگر آن است که لایههای زیرین قدمت بیشتری از آن شیء دارند
شیر پسینhind milkواژههای مصوب فرهنگستانشیر چگال و چرب و پرکالری که در هر بار شیردهی پس از شیر پیشین ترشح میشود
چشمانداز مشترکshared vision, join vision, common visionواژههای مصوب فرهنگستانچشماندازی که غالب اعضای جامعه آن را در اندیشه و قلب خود میپرورانند
بَرجاذرهorthochemواژههای مصوب فرهنگستانرسوبی شیمیایی تشکیل شده در درون حوضۀ رسوبی یا در درون حجم رسوب، بدون آثار جابهجایی