چکمنلغتنامه دهخداچکمن . [ چ َ م َ ] (اِ) قسمتی از لباس که روی لباسها پوشند. (ناظم الاطباء). چکمان . و رجوع به چکمان شود.
خمنلغتنامه دهخداخمن . [ خ َ ] (ع مص ) سخن گفتن درباره ٔ چیزی به گمان و قیاس . منه : خمن العینین خمناً. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).