طبقهبندclassifierواژههای مصوب فرهنگستانعنصری زبانی در دستور که طبقۀ صوری یا معنایی واژه را مشخص میکند
classifiesدیکشنری انگلیسی به فارسیطبقه بندی می کند، دسته بندی کردن، طبقه بندی کردن، رده بندی کردن، مرتب کردن
ردهبند دادههاdata classifierواژههای مصوب فرهنگستانبرنامهای برای دستهبندی مجموعهای از دادهها براساس ویژگیهای آنها