25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
commissary
نائب
personnel
پرسنل
cadre
بازرس
بیشتر بدانید
geology
حرفِ مفت/()زن
refell
جبذی
ترک چال
unillustriousness
جستوجوی دقیق
commissaries
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمیسرها، فروشگاه مخصوص کارمندان یک اداره
جستوجوی همقافیه
fideicommissaries
دیکشنری انگلیسی به فارسی
fideicommissaries
subcommissaries
دیکشنری انگلیسی به فارسی
subcommissaries