اختفا 1concealmentواژههای مصوب فرهنگستانپنهان ساختن چیزی برای حفاظت در برابر عملیات دیدبانی یا مراقبت دشمن
ماسیدندیکشنری فارسی به انگلیسیclot, coagulate, congeal, congealment, harden, ice, set, solidification, solidify