25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
concerting
accordances
consorted
قرين
assorting
consort
بیشتر بدانید
موتور تمامسوز
ووژووژونک
صاحب مظالم
گذران
گشتنامک
سبک (آب)
جستوجوی دقیق
consorting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هماهنگی، هم نشین شدن، جور کردن
جستوجوی همآوا
consortion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کنسرسیوم