25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
consortiums
consortism
concessor
consortium
consortitia
consorter
بیشتر بدانید
تملیک
عنابة
اضاعت
liked
کارخانه دار
مجری
جستوجوی دقیق
consortion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کنسرسیوم
جستوجوی همآوا
consertion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توطئه
consorting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هماهنگی، هم نشین شدن، جور کردن