روایی سازهایconstruct validityواژههای مصوب فرهنگستاندرجه یا مقدار تناسب یک آزمون یا مقیاس با مفاهیم نظری ناظر بر پدیدۀ مورد مطالعه متـ . روایی سازه
ردیادmemory trace, traceواژههای مصوب فرهنگستانساختی (construct) فرضی از خاطرات یا رخدادهای عصبشناختی مربوط به آن که تصور میشود در مغز وجود دارد
ساختندیکشنری فارسی به انگلیسیbuild, coin, concoct, construct, construction, devise, engineer, erection, fabricate, fabrication, fashion, form, frame, ize _, make, manufacture, mintage, rear, rough, shape, shift