بسامد غذاfood frequency, food consumption frequency, food consumptionواژههای مصوب فرهنگستانیکی از روشهایی که در مطالعات تغذیه برای جمعآوری اطلاعات در زمینۀ عادات غذایی و دریافت مواد غذایی افراد انجام میشود
مصرفconsumptionواژههای مصوب فرهنگستاناستفاده از مواد خام آلی یا فراوریشده تا مرحلة از بین رفتن یا تغییر یافتن آن
جامعة مصرفیconsumption societyواژههای مصوب فرهنگستانجامعهای که در آن فرهنگ مصرف بیرویه ارزش تلقی میشود
مصرفconsumptionواژههای مصوب فرهنگستاناستفاده از مواد خام آلی یا فراوریشده تا مرحلة از بین رفتن یا تغییر یافتن آن
بسامد غذاfood frequency, food consumption frequency, food consumptionواژههای مصوب فرهنگستانیکی از روشهایی که در مطالعات تغذیه برای جمعآوری اطلاعات در زمینۀ عادات غذایی و دریافت مواد غذایی افراد انجام میشود
ضدمصرفanti-consumptionواژههای مصوب فرهنگستانمقاومت در برابر مصرف چیزی یا بیمیلی نسبت به آن یا بیزاری از آن یا رد کامل آن