همگراییconvergenceواژههای مصوب فرهنگستاندر جامعهشناسی زبان و زبانشناسی تاریخی، فرایند تغییر و تحول و شبیه شدن گویشها و زبانها به یکدیگر
همگراییconvergenceواژههای مصوب فرهنگستاننوعی جورگرایی که از تکامل مستقل خصوصیتی مشابه در دو یا چند دودمان ایجاد میشود نیز: موازیگرایی parallelism
همگرایی تقریباً حتمیalmost certainly convergence, almost surely convergenceواژههای مصوب فرهنگستاندر مباحث تصادفی در آمار، همگرایی بهجز در مجموعهای با احتمال صفر
منطقۀ همگرایی درونحارهایintertropical convergence zone, ITCZ, equatorial convergence zoneواژههای مصوب فرهنگستانمنطقهای باریک که در آن بادهای بسامان دو نیمکره همگرا میشوند
همگرایی اِکمنEkman convergenceواژههای مصوب فرهنگستانمنطقۀ همگرایی آب گرم سطحی که در نتیجۀ انتقال اِکمن ایجاد میشود
بیشهمگراییoverconvergenceواژههای مصوب فرهنگستانخصوصیت یک سری توانی که دنبالۀ مجموعهای جزئی آن دارای زیردنبالهای است که با حوزهای بزرگتر از حوزۀ همگرایی سری همگرا است
قرص همگراییdisk of convergenceواژههای مصوب فرهنگستانبرای سری توانی بزرگترین قرصی که سری مفروضی در همۀ نقاط درون آن همگراست