ساعت هماهنگ جهانیcoordinated universal timeواژههای مصوب فرهنگستانمقیاسی زمانی که اساس زمانسنجی رسمی است و بهوسیلۀ نشانکها/ سیگنالهای زمانیِ مخابرهشده مطابق با زمان گرینویچ سنجیده میشود
coordinateدیکشنری انگلیسی به فارسیهماهنگ كردن، مختصات، متناسب کردن، هم اهنگ کردن، تعدیل کردن، هم پایه