خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
corner post پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
cornering
گردش 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و اجزای خودرو، مهندسی بسپار- تایر] قابلیت دور زدن و گذر وسیلۀ نقلیه از پیچ مسیر
-
container corner fitting, container corner casting, corner fitting, corner casting
گوشهبَست بارگُنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از بَستهای هشتگوشۀ بارگُنج که از آن برای بلند کردن و جابهجایی و رویهمچینی و مهار بارگُنج استفاده میکنند متـ . گوشهبَست
-
corner casting → container corner fitting
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی]
-
corner fitting → container corner fitting
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی]
-
corner reflector
بازتابۀ چندوجهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] شیئی که به نسبت اندازۀ فیزیکیِ خود، بازتاب راداریِ بیشازحد انتظار دارد
-
corner joint
اتصال گوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] نوعی اتصال که در آن دو قطعه تقریباً برهم عمودند
-
cornering wear
رفتگی گردشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] نوعی رفتگی رویه ناشی از دور زدن با سرعتهای زیاد
-
cornering speed
سرعت گردش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] سرعت خودرو در هنگام پیمودن پیچ مسیر
-
cornering stiffness
سفتی گردشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] میزان مطلق شیب نمودار نیروی جانبی در زاویهانحراف (slip angle) صفر
-
corner blowhole
مُک گوشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] حفرههایی در زوایای داخلی قطعۀ ریختگی که به داخل قطعه امتداد یافتهاند؛ لبههای آنها عموماً گرد است و از این نظر با تنجش گوشهای (corner shrinkage) تفاوت دارند
-
corner kick
ضربۀ کنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] نوعی ضربۀ آزاد که با بیرون فرستاده شدن توپ توسط بازیکن حریف از خط انتهای زمین، بهعنوان امتیاز به تیم مهاجم داده میشود متـ . ضربۀ کرنر کنج، کرنر corner 2 2
-
corner area
محوطۀ کنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] هریک از چهار ربع دایرهای که در داخل زمین بازی به مرکزیت محل برخورد خطوط پیرامونی طولی و عرضی زمین ترسیم میشود و محوطهای را به وجود میآورد که ضربۀ کنج از درون آن یا مماس با قوس محاطی آن زده میشود متـ . محوطۀ کرنر کرنر1 corner 1
-
corner 3
گوشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقطهای که در آن دو یا چند خط مرزی با یکدیگر تلاقی میکنند
-
gauge corner
گوشۀ ریل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] گوشۀ نیمرخ عرضی کلاهک ریل در سمت داخل که عرض خط را از آنجا اندازهگیری میکنند
-
witness corner
گوشۀ شاهد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقطهای علامتگذاریشده بر روی زمین سفت با فاصله و راستای اندازهگیریشده از گوشهای که خودِ آن را نمیتوان بهطور دائم علامتگذاری کرد