تُنِ حجمیmeasurement tonne, measurement tonواژههای مصوب فرهنگستانواحدی که معادل چهل پای مکعب است و از آن برای بارهای حجمی استفاده میشود
خفت شاخگاویcow hitch, girth hitchواژههای مصوب فرهنگستانخفتی برای بستن میانۀ یک طناب به طناب دیگر یا تیر یا حلقه
جنون گاویmad cow disease,bovine spongiform encephalopathy, BSEواژههای مصوب فرهنگستانبیماری مشترک بین انسان و حیوان که ازطریق مصرف گوشت گاو آلوده به انسان منتقل میشود
جوشکاری قوسیکربنیcarbon arc welding, CAWواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فرایند جوشکاری که در آن قوس الکتریکی میان دو الکترود کربنی یا میان یک الکترود کربنی و قطعۀ جوشدادنی ایجاد میشود