واگن مسقفcovered wagon, covered car, box carواژههای مصوب فرهنگستانواگنی برای حمل بارهای بستهبندیشده و قطعات صنعتی فلزات و مواد غذایی
سیاهک پوشیدهcovered smutواژههای مصوب فرهنگستانسیاهک ناشی از اوستیلاگو هوردهای (Ustilago hordei) در جو که در آن دانههای سیاهکزده با غشای ظریف و شفافی احاطه شدهاند
برابری نرخ بهرة پوششیcovered interest rate parityواژههای مصوب فرهنگستانشرایطی که در آن رابطة بین نرخهای بهره و ارزش آنی و سَلَف ارزهای دو کشور مشخص در تعادل قرار دارند و بنابراین، امکان آربیتراژ (arbitrage) وجود ندارد
الکترود روکشدارcovered electrode,coated electrodeواژههای مصوب فرهنگستاننوعی الکترود فلزِ پرکُن شامل مغزة فلزی (metal core) و روکش که برای تأمین سرباره یا عناصر آلیاژی یا هر دو به کار میرود