crampدیکشنری انگلیسی به فارسیگرفتگی، گرفتگی عضلات، درد شکم، چنگه، چنگوک، حصار، محدود کننده، انقباض ماهیچه در اثر کار زیاد، محدود کردن، در قید گذاشتن، جاتنگ کردن، سیخ دار کردن
crampsدیکشنری انگلیسی به فارسیگرفتگی عضلات، درد شکم، چنگه، چنگوک، حصار، محدود کننده، انقباض ماهیچه در اثر کار زیاد، محدود کردن، در قید گذاشتن، جاتنگ کردن، سیخ دار کردن
کزازینtetany, intermittent cramp, intermittent tetanusواژههای مصوب فرهنگستاننشانگانی شامل گرفتگیهای شدید ماهیچهای و تا شدن شدید مفاصل مچ دست و پا و پرش ماهیچه و برخی حملات دیگر ماهیچهای