استخوان دیوانه
دیوانه، مجنون، خیلی، شوریده، شکاف دار
دیوانه، شوق، شکاف، دیوانگی، شور، ترک، دیوانه کردن، فکر کسی را مختل کردن
مثل دیوانه
دیوار دیواری، لحاف چهل تکه
علف هرز دیوانه
بی نظیر