قرارلغتنامه دهخداقرار. [ ق َ ] (ع مص ) ثبات و قرار ورزیدن . آرمیدن . (منتهی الارب ). ثبات و آرمیدن . (اقرب الموارد). آرام گرفتن . || آرام دادن . لازم و متعدی هر دو آمده و با لفظ ستدن و گرفتن و دادن و داشتن و بستن و کردن و زدن و آوردن و افتادن و بردن مستعمل . (آنندراج ). || (اِمص ) آسودگی . ||
کرارلغتنامه دهخداکرار. [ ک ِ ] (ع اِ) ج ِ کَرّ. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به کر شود.
کرارلغتنامه دهخداکرار. [ ک َ ] (ع اِ) مهره ای است که زنان بدان مردان را بند نمایند. تقول للساحرة یا کرار کریة و یا همرة اهمریه ان اقبل فسریه و ان ادبر فضریه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
کرارلغتنامه دهخداکرار. [ ک َرْ را ] (اِخ ) از القاب حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السّلام ، چه آن حضرت در جنگ بر صف دشمنان باربار حمله می کرد و هیچ اندیشه نمی نمود. (آنندراج ) (ناظم الاطباء).- حیدر کرار ؛علی علیه السلام .