validationدیکشنری انگلیسی به فارسیاعتبار سنجی، اعتبار، تایید، تایید اعتبار، صحت، تصدیق، معتبر سازی، درستی، تنفیذ
موشک کروز پرسهزنloitering cruise missileواژههای مصوب فرهنگستاننوعی موشک که دارای دو ویژگی موشک کروز، یعنی هدایت با سرعت ثابت، و پرسهزنی است و پس از پرتاب، در نزدیک هدف شروع به جستوجوی هدف برای حمله به آن میکند
بلیتخوانیticket validationواژههای مصوب فرهنگستان1. ابطال و سوراخ کردن بلیت 2. زدن مهر تاریخ اعتبار بر روی بلیتهای فروختهشده