بُردِ سیرcruising radiusواژههای مصوب فرهنگستانحداکثر مسافتی که کشتی با سرعتِ سیر و بدون سوختگیری طی میکند
تقویت پایاسیریcruising boostواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی در موتورهای پیستونی که در آن برای کارکرد پیوسته در پروازهای طولانی یا مصرف سوخت کمتر از سوخت رقیق استفاده میکنند
سرعت پایاسیرcruising speed 1واژههای مصوب فرهنگستانسرعت در پرواز تراز (level flight) که با توجه به میزان توان موتور، ازسوی شرکت سازندۀ موتور برای پایاسیر در شرایط معین توصیه میشود
سرعت سیر 1cruising speed 2واژههای مصوب فرهنگستانمناسبترین سرعت میانگین در مسیرهای طولانی با توجه به ایمنی و راحتی مسافر
سقف پایاسیرcruising ceilingواژههای مصوب فرهنگستانبالاترین ارتفاعی که در آن سرعت هواگَرد برابر با 1/35 سرعت حاصل از کمترین توان موتور باقی میماند تا توان پایاسیر در بیشترین حد خود باشد
موردجویی جنسیcruising for sexواژههای مصوب فرهنگستانتلاش برای پیدا کردن شریک جنسی معمولاً موقت و زودگذر ازطریق گشت زدن با ماشین یا پیادهروی در خیابان متـ . موردجویی cruising