اتحادیۀ گمرکیcustoms unionواژههای مصوب فرهنگستانگروهی از کشورها که با یکدیگر تجارت آزاد و با دیگر کشورها تعرفۀ مشترک خارجی در تجارت دارند
accustomsدیکشنری انگلیسی به فارسیممنون، اشنا شدن، اشنا کردن، عادت دادن، معتاد ساختن، خو گرفتن، انس گرفتن، عادی کردن