دلامثلغتنامه دهخدادلامث . [ دُ م ِ ] (ع ص ) تیزرو. (منتهی الارب ). سریع. (اقرب الموارد). دُلمِث . رجوع به دُلمِث شود.
دلمثلغتنامه دهخدادلمث . [ دُ ل َ م ِ ] (ع ص ) تیزرو. (منتهی الارب ).سریع. (اقرب الموارد). دُلامِث . رجوع به دلامث شود.
دیپلماتیلغتنامه دهخدادیپلماتی . [ ل ُ ] (ص نسبی ) (مأمورین ...) دیپلمات . گروهی از مستخدمین دولت هستند که عهده دار امور دیپلوماسی و تنظیم اداره ٔ آن و روابط دولت با دولتهای دیگر می باشند. (دائرة المعارف فارسی ). رجوع به دیپلماسی شود.
دولومیتفرهنگ فارسی عمیدکانی کربنات کلسیم و منیزیم، سفیدرنگ، که در ساخت کود و مواد سرامیکی کاربرد دارد.