خندیدن، رفو، فحش، رفو کردن
دارن
darien
دارین
متولد شده
دندانه ها، لوله سیخکی، چچم، علف
انعطاف پذیری، رفو کردن
انعطاف پذیر، سر در گم، گیج
darndests
دندانه دار، لوله سیخکی، چچم، علف
darn
سدرن، سروی، مثل سرو، سدری
گشتارن
redarn