25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
decamp
decamps
decamped
pull up stakes
dislodging
dislodges
بیشتر بدانید
داود
دوربین بیصدا
fibrochondritis
ترویز
نوبندجان
اتواستاپی
جستوجوی دقیق
decamping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Decamping، خیمه بر بستن، رخت بر بستن، کوچ کردن، هزیمت کردن