شگفت زده
dices، تاس، طاس تخته نرد، بریدن به قطعات کوچک، نرد بازی کردن
dices، بدون یخ کردن
کثافات، دام، تله، وسیله تطمیع، بدام انداختن، فریفتن
diciest
deeses
عزت نفس
دیوانه
گم شدن
پیشقدم