25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
dehorns
dehorned
dehorn
neutralised
neutralizes
neutralize
بیشتر بدانید
متبغض
قصعة
جکان
قعنبی
ماهری
see off
جستوجوی دقیق
dehorning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خنثی کردن، شاخ را کندن، بیشاخ کردن
شاخزدایی
dehorning
واژههای مصوب فرهنگستان
حذف شاخ دامها بهطور فیزیکی یا بهکمک مواد شیمیایی