delimitingدیکشنری انگلیسی به فارسیتعریف کردن، محدود کردن، محدود ساختن، حدود معین کردن، تعیین کردن، مرزیابیکردن
delimitsدیکشنری انگلیسی به فارسیمحدودیت ها، محدود کردن، محدود ساختن، حدود معین کردن، تعیین کردن، مرزیابیکردن
delimitedدیکشنری انگلیسی به فارسیتعریف شده، محدود کردن، محدود ساختن، حدود معین کردن، تعیین کردن، مرزیابیکردن
delimitingدیکشنری انگلیسی به فارسیتعریف کردن، محدود کردن، محدود ساختن، حدود معین کردن، تعیین کردن، مرزیابیکردن
delimitsدیکشنری انگلیسی به فارسیمحدودیت ها، محدود کردن، محدود ساختن، حدود معین کردن، تعیین کردن، مرزیابیکردن
delimitedدیکشنری انگلیسی به فارسیتعریف شده، محدود کردن، محدود ساختن، حدود معین کردن، تعیین کردن، مرزیابیکردن