رژیم جانشینپذیرexchange system dietواژههای مصوب فرهنگستانرژیمی که در آن میتوان مقادیری از غذاها را جانشین هریک از اجزای غذایی دیگر کرد
رژیم نشانگان رودۀ تحریکپذیرIBS dietواژههای مصوب فرهنگستانرژیم غذایی با هدف بهبود یا تسکین عوارض نشانگان رودۀ تحریکپذیر
رژیم نمکنزدهno added salt diet, without added salt diet, unsalted diet, no salt added dietواژههای مصوب فرهنگستانرژیمی که در آن مصرف غذاهای حاوی نمکطعام و افزودن نمک به غذا مجاز نیست
رژیم کمکالریlow calorie diet, low energy diet, restricted energy dietواژههای مصوب فرهنگستانرژیمی که انرژی آن پانصد تا هزار کالری کمتر از رژیم معمولی فرد باشد
دیرکderrick, DER, DERRواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای متشکل از مجموعهای از قرقرهها و بافهها و طنابها و دوارها و یک دکل و یک بازو که برای بلند کردن اجسام سنگین از آن استفاده میکنند متـ . دیرک بار cargo boom