هوادهی پخشیدهdiffused aeration, diffused-air aerationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی هوادهی که در آن اکسیژن را با دستگاه پخشکنندهای که در داخل حوض هوادهی تعبیه شده است، وارد فاضلاب میکنند
پیوند پخشیدهdiffused junctionواژههای مصوب فرهنگستانپیوندی در دیودها یا ترانزیستورها که براثر پخش ناخالصی پدید میآید
قدرت پخشیدهdiffused powerواژههای مصوب فرهنگستانقدرتی که برخلاف قدرت آمرانه (authoritative power) بهصورت گستردهای در میان گروهی از افراد و نهادها در یک پهنۀ مفروض توزیع شده باشد
هوای پخشیدهdiffused airواژههای مصوب فرهنگستانحبابهای کوچک هوا که برای انتقال اکسیژن به مایع در زیر سطح آن تشکیل میشود