دیرکderrick, DER, DERRواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای متشکل از مجموعهای از قرقرهها و بافهها و طنابها و دوارها و یک دکل و یک بازو که برای بلند کردن اجسام سنگین از آن استفاده میکنند متـ . دیرک بار cargo boom
علت وجودیraison d'êtreواژههای مصوب فرهنگستاننیروی اصلی وحدتبخش در درون یک کشور که اساس و بنیان ملیگرایی (nationalism) را پدید میآورد
کپهخاک کاوشspoil pile, back dirtواژههای مصوب فرهنگستانخاک و دیگر مواد حاصل از کاوش در یک محوطة باستانی که غالباً از آنها برای پر کردن دوبارة تاشهها پس از اتمام کار استفاده میشود متـ . کپهخاک
نیروی واندِروالسvan der Waals forceواژههای مصوب فرهنگستاننیروی ربایشی بین دو اتم یا دو مولکول که در نتیجۀ برهمکنش دوقطبی ـ دوقطبی به وجود میآید
دیرگویش خلخالاَسکِستانی: ari دِروی: are شالی: dir کَجَلی: dir کَرنَقی: are کَرینی: are کُلوری: dir گیلَوانی: dir لِردی: are
دورگویش خلخالاَسکِستانی: dur دِروی: dur شالی: dur کَجَلی: dör کَرنَقی: dir کَرینی: dur کُلوری: dur گیلَوانی: dur لِردی: dur
دور شدنگویش اصفهانی تکیه ای: dur bebiyan طاری: dür vâboy(mun) طامه ای: dur boboɂan طرقی: dür vâboymun کشه ای: dir beboymun نطنزی: dur baboyan