دیرینبومویژه،دیرین انحصاریpaleoendemicواژههای مصوب فرهنگستانویژگی گونه یا سردة گیاهی یا جانوری که بومویژة ناحیه یا محیط معینی بوده، اما در حال حاضر از وسعت محدودة پراکنش آن کاسته شده است
درپینلغتنامه دهخدادرپین . [ دَ ] (اِ) رقعه . وصله . پینه . (از برهان ) (از آنندراج ). درپی . دربی . درپه . دربه .
درملغتنامه دهخدادرم . [ دَ رِ ] (ع اِ) درختی است .(منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). نام درختی است که به لیبیه (لیبی ) روید و صمغ اَشَق ّ از آن درخت است . (یادداشت مرحوم دهخدا).
درملغتنامه دهخدادرم . [ دَ رَ ] (ع اِ) استخوان ابرو،آنگاه که برآمده نباشد. || سرخی بر دو لب پس از مسواک کردن . (از ذیل اقرب الموارد از تاج ).
درگنلغتنامه دهخدادرگن . [ دَ گ َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان انگهران بخش کهنوج شهرستان جیرفت واقع در 192 هزارگزی جنوب کهنوج و سر راه مالرو میناب به انگهران . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).