disownedدیکشنری انگلیسی به فارسیلغو شد، مالکیت چیزی را انکارکردن، رد کردن، از خود ندانستن، نشناختن، منکر شدن
disownedدیکشنری انگلیسی به فارسیلغو شد، مالکیت چیزی را انکارکردن، رد کردن، از خود ندانستن، نشناختن، منکر شدن