چشمی بمباران شیرجهایdive bombing sight,dive bombsightواژههای مصوب فرهنگستانچشمی رهاسازی بمب که در بمباران شیرجهای از آن استفاده میشود
واکنشسنجیflying a kite, ballon d’essaiواژههای مصوب فرهنگستانطرح کردن پیشنهادی بنیادی در حین مذاکرات بهمنظور سنجیدن واکنش طرف مقابل یا افکار عمومی
بیماری تابِ پروتئینprotein fold disease, protein folding-related diseasواژههای مصوب فرهنگستانهر بیماری در انسان که ناشی از تابِ ناصحیح پروتئین باشد
شیرجهروdiver1واژههای مصوب فرهنگستان1. ورزشکاری که در رشتۀ تخصصی شیرجه فعالیت میکند 2. شناگری که شیرجه میزند
بمباران شیرجهایdive bombingواژههای مصوب فرهنگستانبمباران هدف درحالیکه هواپیما درحال شیرجه رفتن است