25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
dolly
dollies
جمه کتن
چاهک
غسل
bluing
بیشتر بدانید
misbaptize
کمونیستی
شیت کردن
شاهد عینى (جشهود عیان)
ورودی دادن (کامپیوتر)
اوجی تلار
جستوجوی دقیق
dollying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دلار، کوبیدن پارچه با چوب رختشویی
جستوجوی همآوا
dallying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
dallying، وقت را ببازی گذراندن، تاخیر کردن، طفره زدن