درِ تحتِفشارpressure door, plug doorواژههای مصوب فرهنگستاننوعی در بر روی سازة هواگرد تحتِفشار که در هنگام بسته بودن، تمام تنشهای وارد بر سازه، از جمله فشار درونی، را تحمل میکند
درِ بارگُنجcontainer end door, end door 1واژههای مصوب فرهنگستاندری که در دیوارۀ انتهایی بارگُنج تعبیه میشود
دستگیرۀ داخلی درdoor inside handle, interior door handleواژههای مصوب فرهنگستاندستگیرهای در قسمت داخلی در برای باز کردن آن
ماهی طلاییDorado, Dor, Goldfishواژههای مصوب فرهنگستانصورتی فلکی در آسمان جنوبی (southern sky) و نزدیک به قطب جنوب آسمان که بخش اعظم اَبر بزرگ ماژلان، ازجمله سحابی بزرگ رتیل، در آن واقع است
درنازفرهنگ نامها(تلفظ: dor nāz) (عربی ـ فارسی) (دُر + ناز = زیبا و قشنگ) (به مجاز) زیبا رو و گران بها .
دردانهفرهنگ نامها(تلفظ: dor dāne) (عربی ـ فارسی) (به مجاز) بسیار محبوب و گرامی ، عزیزکرده ، ناز پرورده ؛ (به مجاز) نیز فرزند بسیار گرامی .
درافشانفرهنگ نامها(تلفظ: dor afšān) (عربی ـ فارسی) آن که مروارید میافشاند و (به مجاز) بخشنده ؛ (به مجاز) دارای فصاحت و زیبایی و باران ریز .
درافرهنگ نامها(تلفظ: dor®ā) (عربی ـ فارسی) (دُر = مروارید ، لؤلؤ + ا (پسوند نسبت)) ، منسوب به دُر ؛ مربوط به دُر ؛(به مجاز) قیمتی و گران قیمت .