دوز
دوز، چرت، چرت زدن
چرت زدن
خیره کننده، خیرگی، گیج کردن، منجمد شدن، خیره کردن، ژولیده کردن
دوزیزه
دوز، مقدار، خوراک دوا یا شربت، مقدار دوا، دوا دادن
dozy, dreamer, snoozer, somnolent, torpid
dozy, dreamy, drowsy, sleepy, slumberous, somnolent, heavy