خراب کردن، پژمرده
روپوش، میوه الویی
قطره چکان، چکاننده، اویخته
پرده، با پارچه مزین کردن، فروهشتن، با پارچه پوشانیدن
دروپا
تزیین کردن، با پارچه مزین کردن، فروهشتن، با پارچه پوشانیدن
droopy
droopy, heartsick, languishing, sere
clapped-out, droopy, shagged, washed-out, beat