مهمات عملنکردهdudواژههای مصوب فرهنگستانمهماتی که از ابتدا آن طور که باید مسلح نشده یا پس از مسلح شدن عمل نکرده است
خشک گَردنَچسبdust-dry, dust-freeواژههای مصوب فرهنگستانویژگی پوشش درحالخشکشدنی که وقتی گرد و خاک روی آن مینشیند، در آن نفوذ نمیکند و به آن نمیچسبد
خاکتنورهdust whirlواژههای مصوب فرهنگستانستونی از هوا با چرخش سریع بر روی زمین خاکی خشک که گردوخاک و دیگر مواد سبک را با خود حمل میکند
انفجار غباریdust explosionواژههای مصوب فرهنگستانانفجار حاصل از غبار ذرات قابلاشتعال در هنگام آسیاب کردن آرد یا شکر یا خشک کردن پاششی شیر و قهوۀ فوری در مجاورت منبع آتش