حقدلغتنامه دهخداحقد. [ ح َ ] (ع مص ) کینه در دل گرفتن . سؤالظن فی القلب علی الخلائق لاجل العداوة. (تعریفات ). منتظر فرصت کین کشی بودن . || نباریدن باران . || برنیامدن چیزی از کان . (منتهی الارب ).
بومتوسعهecodevelopmentواژههای مصوب فرهنگستانرویکردی به توسعۀ پایدار که با محیطزیست سازگار است و تعادل اجتماعی و بومشناختی و کارایی اقتصادی و احترام به هویت فرهنگی و توسعۀ منطقهای هماهنگ را در نظر دارد
بدبینان زیستمحیطیenvironmental pessimists, ecodoom pessimistsواژههای مصوب فرهنگستانافرادی که دیدگاه بدبینانهای در قبال بحرانهای زیستمحیطی و امکان رفع آنها دارند