لباس، بانشانهای نجابت خانوادگی اراستن، تعریف کردن
کلاه قرمزی
لباس عروس
سفره، بانشانهای نجابت خانوادگی اراستن، تعریف کردن
جشن گرفتن، بانشانهای نجابت خانوادگی اراستن، تعریف کردن
لباس
emblazonry
emblazon
emblazon, shed
emblazon, emit, exude, irradiate, radiate