برونکوچemigrationواژههای مصوب فرهنگستانخروج شماری از اندامگانها از پهنهای که در آن میزیستهاند متـ . برونمهاجرت
درونکوچimmigrationواژههای مصوب فرهنگستانورود شماری از اندامگانها به یک پهنه یا جمعیت جدید متـ . درونمهاجرت
رشد جمعیتpopulation growthواژههای مصوب فرهنگستانتغییر در اندازۀ جمعیت در طول زمان براثر زادوولد و مرگومیر و درونکوچی (immigration) و برونکوچی (emigration)