25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
مقلد
دست انداختن تقلیدی
مسخرگی کردن
مث میمون
طوطی مسلک
imitator
بیشتر بدانید
وَصَّاکُمْ
قطار ریلبَر
آمدهام
despumate
break bread
ratlines
جستوجوی دقیق
emoulator
واژهنامه آزاد
مقلد
جستوجوی همآوا
immolator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناپاک، قربانی کننده
emulator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شبیه ساز، مقلد