25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
encircled
encircles
encompass
encompassed
encompasses
environ
بیشتر بدانید
nonprosaicness
شبانگاه (شعر قدیم)
crownwork
تلقین کننده
پرواسه
متنجس
جستوجوی دقیق
encircling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محاصره، دور گرفتن، احاطه کردن، حلقه زدن، دور چیزی گشتن، در برداشتن