حقمندی معرفتیepistemic entitlementواژههای مصوب فرهنگستانحقی که شخص برای خود مسلم میگیرد تا باورها و احکامی را که شاهدی برای دفاع از آنها ندارد، بپذیرد
تضمیندیکشنری فارسی به انگلیسیassurance, entailment, guarantee, indemnity, pawn, safeguard, safety net, surety, testimonial, undertaking, warranty