enterpriseدیکشنری انگلیسی به فارسیشرکت، پروژه، سرمایه گذاری، تشکیلات اقتصادی، عمل تهورامیز، امرخطیر، اقدام مهم
enterpriseدیکشنری انگلیسی به فارسیشرکت، پروژه، سرمایه گذاری، تشکیلات اقتصادی، عمل تهورامیز، امرخطیر، اقدام مهم
مؤسسة تجاریenterpriseواژههای مصوب فرهنگستانسازمانی کسبوکارمحور که با تکیه بر تلاش کارآفرینان به دنبال کسب سود است
enterpriseدیکشنری انگلیسی به فارسیشرکت، پروژه، سرمایه گذاری، تشکیلات اقتصادی، عمل تهورامیز، امرخطیر، اقدام مهم