equateدیکشنری انگلیسی به فارسیبرابر است، یکسان فرض کردن، برابر گرفتن، برابر کردن، مساوی پنداشتن، معادله ساختن
equatesدیکشنری انگلیسی به فارسیبرابر است، یکسان فرض کردن، برابر گرفتن، برابر کردن، مساوی پنداشتن، معادله ساختن
equatedدیکشنری انگلیسی به فارسیمعادله، یکسان فرض کردن، برابر گرفتن، برابر کردن، مساوی پنداشتن، معادله ساختن
equatesدیکشنری انگلیسی به فارسیبرابر است، یکسان فرض کردن، برابر گرفتن، برابر کردن، مساوی پنداشتن، معادله ساختن
equatedدیکشنری انگلیسی به فارسیمعادله، یکسان فرض کردن، برابر گرفتن، برابر کردن، مساوی پنداشتن، معادله ساختن
equatesدیکشنری انگلیسی به فارسیبرابر است، یکسان فرض کردن، برابر گرفتن، برابر کردن، مساوی پنداشتن، معادله ساختن
equatedدیکشنری انگلیسی به فارسیمعادله، یکسان فرض کردن، برابر گرفتن، برابر کردن، مساوی پنداشتن، معادله ساختن
adequateدیکشنری انگلیسی به فارسیکافی است، متساوی بودن، مساوی ساختن، شایسته بودن، کافی، متناسب، مناسب، بسنده، مساوی، لایق، رسا، تکافو کننده، صلاحیت دار